بسماللَّهالرّحمنالرّحیم قبل از شروع عرایضم دو نکتهی کوتاه را عرض بکنم: یکی اینکه این مطلبی که اخیراً این دوست محترممان - که حالا انشاءاللَّه اسمشان هم بعداً بگویند که آشنا بشویم بیشتر - دربارهی مسئلهی ابرها گفتند، تصادفاً این دو سه روزه اشتغال ذهنی من، همین مطلب بود که چگونه میشود این شهر و این منطقه را که از لحاظ حضور ابرها هیچگونه کمبودی ندارد، اما از لحاظ بارندگی ابرها و فیض بارندگی جز مناطق محروم است؛ همیشه تشنه است؛ این زمین تشنه است، نجات داد. میخواستیم سفارش کنیم یک مرکز علمی این کارها را پی بگیرد، بلکه به سرانجامی برسد - کارهائی البته قبلاً شده در این زمینه - حیف است این سرزمین مستعد، این نیروی انسانی مستعد و آماده و علاقهمند به کار محروم باشند و محروم بمانند همچنان. بنابراین، من از جنابعالی ضمن اینکه تشکر میکنم از مطلبی که بیان فرمودید، خواهش میکنم آن چیزی که گفتید یا میخواستید مفصلتر بگوئید، روی کاغذ بنویسید، پایش را هم امضاء کنید، برای من بفرستید تا من این را مبدأ یک حرکت قرار بدهم. بیانات در دیدار نخبگان استان یزد