بیانات سال 86


و انکار کنند؛ کسانی که در پی بهانه‌جوئی و وسوسه‌بازی هستند. این اتفاق دارد میافتد. قبول نکردن بعضی از آدمها؛ آدمهای وسواسی، آدمهای ایرادگیر، آدمهای جزئینگر، نفی نمیکند این پیشرفت را؛ این پیشرفت هست، و لو آنها نپذیرند. داریم میبینیم جلو چشممان. داریم میبینیم این حرکت وجود دارد؛ مثل وقتی که انسان سوار ماشین میشود و گاهی در یک بیابان بزرگ، سرعت را نمیفهمد؛ لیکن این شاخصها و علامتهای سر جاده؛ این سنگِ نشانها، یک جا نوشته هفتاد کیلومتر، چند دقیقه میگذرد، میبیند نوشته شصت کیلومتر تا مقصد. خب، ده کیلومتر پس جلو رفته‌ایم؛ و لو آدم احساس نکند؛ سرش گرم حرف زدن باشد. یک نفر دائم نق بزند که آقا ! چرا جلو نمیرویم؛ چرا حرکت نمیکنیم؛ بفرما؛ این تابلوی راهنمائی جاده، دارد میگوید آنوقت هفتاد کیلومتر تا مقصد بود، حالا شصت کیلومتر است، بعد پنجاه کیلومتر است، بعد ده کیلومتر است. این نشاندهِ این است که داریم حرکت میکنیم. ما سنگِ نشانهامان - یعنی همین به تعبیر فرنگیاش تابلوهای جاده‌مان - دارند به ما نشان میدهند. ما داریم حرکت میکنیم و جلو میرویم. یک عده‌ای خوشحال میشوند، نوش جانشان این خوشحالی؛ یک عده هم ناراحت میشوند، چشمشان کور؛ ناراحت بشوند. ملت ایران دارد جلو میرود.

شما نخبگان در این پیشرفت باید سهم متناسب با نخبگی را ایفاء کنید. همه‌ی میدانها هم مشمول این حرف است. بنده از آن آدمهای خشکی

«8»