انسانی که در منطق اسلام هست، تفاوت دارد. انسان در الگو و نگاه اسلامی موجودی است هم طبیعی و هم الهی؛ دوبُعدی است؛ اما در نگاه غربی، انسان یک موجود مادی محض است و هدف او لذتجویی، کامجویی، بهرهمندی از لذائذ زندگی دنیاست، که محور پیشرفت و توسعه در غرب است؛ انسان سودمحور. اما در جهانبینی اسلام، ثروت و قدرت و علم، وسیلهاند برای تعالی انسان. در آن جهانبینی غربی، ثروت و قدرت و علم، هدفند. انسانها تحقیر بشوند، ملتها تحقیر بشوند، میلیونها انسان در جنگها لگدمال بشوند و کشته بشوند، برای اینکه کشوری به قدرت یا به ثروت برسد یا کمپانیهایی سلاحهای خودشان را بفروشند؛ ایرادی ندارد ! تفاوت منطقی، این است. بنابراین، آن چیزی که ما به آن نیاز داریم، این است که نقشهی پیشرفت کشورمان را بر اساس جهانبینی اسلام برای این انسان، انسانِ در منطق اسلام، فراهم و تهیه کنیم. در این نقشهی پیشرفت و تحول، دیگر معنا ندارد که پیشرفت با فحشا، با غوطه خوردن درمنجلاب فساد همراه باشد. معنویت، پایهی اساسی این پیشرفت خواهد بود. پیشرفتی که محورش انسان است و انسانی که دارای بُعد معنوی قوی است و انسانی که علم و دنیا و ثروت و فعالیت زندگی را وسیلهای قرار میدهد برای تعالی روحی و رفتن به سوی خدای متعال، این پیشرفت با آن پیشرفت خیلی متفاوت است. ( صدای اذان به گوش من میرسد. من