جدی گرفته نشده و تحقق پیدا نکرده؛ در حالی که از استعداد جوان و نیروی جوان، خیلی باید استفاده کرد. این کار، کار اساتید است. بخصوص دانشجویان دورههای تکمیلی، اگر بوسیلهی استاد راهنمایی بشوند، میتوانند حقیقتاً در نوآوری علمی، همان اساتید خودشان را در مواردی پشت سر بگذارند. گاهی استاد، شاگردی را راهنمایی میکند و دستگیرىِ علمی میکند و آن شاگرد با دستگیرىِ استاد، از خود استاد جلوتر میرود؛ از این قبیل موارد زیاد اتفاق افتاده است. این را بایستی تحقق بخشید. نکتهی دیگر این است که ظاهراً از اول - من خودم چون دانشگاهی نبودهام و در محیط دانشگاه رشد نکردهام، خیلی نمیتوانم در این زمینه اظهارنظر کنم؛ اما همیشه از دوستان دانشگاهی شنیدهام - بنای دانشگاه، برخلاف حوزههای علمیه، بر تعمق در درس و ترجیح عمقیابی بر حفظ، نبوده است؛ این عیب است. در حوزههای علمیه، برای طلبهی درسخوان - نه آن کسی که درس نمیخواند - محفوظات مطرح نیست، بلکه مطلب را بایستی بفهمد؛ از یک سطحی به آن طرف باید علاوهی بر فهم، در این مسأله صاحبنظر هم بشود. دورههای دکترىِ شما هم برای همین است؛ تا صاحبنظر بشوند. این حالت رشد روحیهی پرسشگری و تقویت تحقیق و پیگیری و پیوستهخواهی و قانع نشدن و اینها را باید در دانشجو تربیت کرد. در درسهای ماها و در حوزههای علمیه، گاهی در یک درس، پانصد یا هزار نفر مستمع و شاگرد