کرد. این، داعیهی ماست؛ یعنی داعیهای است که حرف دل همهی ملتهای مسلمان است. شما استقبالی را که مسلمانها در کشورهای مسلمان از رئیسجمهور کنونىِ ما و در دورانهای قبل از رؤسای جمهور ما - که آنها را مظهر نظام اسلامی میدانستند - کردهاند، ببینید. این دیگر عرب و عجم ندارد؛ اینجا آسیائی و آفریقائی ندارد. وقتی کسی که مظهر ایران اسلامی است و در آن کشورها حاضر میشود، دلها، نه به صورت تشریفات، نه ظاهرسازی، به استقبال او میروند و برای او شعار میدهند؛ اگر دولتها و پلیسهای آنها و دستگاههای امنیتی آنها جلوشان را نگیرند. داعیهی ما چنین داعیهای است و این داعیه در همهی دنیای اسلام طرفدار حداکثری دارد. من میگویم دنیای اسلام، اما دائره از این وسیعتر است؛ در غیر دنیای اسلام، مردمی که با کاری که جمهوری اسلامی دارد میکند و کرده است، آشنا هستند، آنها هم همین احساس را دارند؛ منتها آنجا آشنائیها کمتر است. تبلیغات ما، تبلیغات متناسب با عظمت کارمان نبوده؛ تبلیغاتمان ضعیف بوده است. هرجائی که میدانند، از این آرمان طرفداری میکنند. این آرمان چیست ؟ این آرمان « ضدیت با نظام سلطه » است. ما میگوئیم دنیا را سلطهگران عالم تقسیم کردهاند به دو قسم: سلطهگر و سلطهپذیر. ما با این مخالفیم. سلطهگران غلط میکنند که بر دنیای غیر کشور خودشان میخواهند سلطه پیدا کنند. و دولتهای سلطهپذیر - که زورگوئی آن سلطهگران را قبول میکنند - بیجا میکنند که علیرغم