نظامی شد، این برای او یک افتخار است؛ کسی هم نخواست، اجباری ندارد. فرق این تشکل با تشکلهای دیگر چیست ؟ چون در بین تشکلهای دیگر هم تشکلهای مؤمن، انقلابی و علاقهمند هستند. فرق این تشکل با تشکلهای دیگر این است: بسیج به معنای فرد یا مجموعهی آمادهی برآوردنِ نیازهای انقلاب است، در هر زمان و از هر نوع؛ این معنای بسیج است. تشکلی به این نام تشکیل شده و شما عضو او هستید. اگر دیگری در یک سازمان دیگر است و همین احساسات شما را دارد، او هم بسیجی است و فقط رسماً جزو سازمان شما نیست. کما این که در محیط کارگاه، هر کس این احساس را دارد بسیجی است. در محیط روحانیت و حوزهی علمیه، هر کس این احساس را دارد بسیجی است. در محیط بازار و در محیط اداره و در محیط روستا، هر کس این احساس را دارد بسیجی است؛ این احساسی که فردی آماده است در هر زمان و در هر عرصهای که به او نیاز باشد، حضور پیدا کند. من که عرض میکنم: افتخار خود من این است که یک بسیجی باشم؛ سعی کردهام اینجوری عمل کنم. سال آخر ریاست جمهوری - دو، سه ماه مانده بود به آخر ریاستجمهوری من - در یکی از دانشگاهها برای یک جمع دانشجو صحبت میکردم و به سؤالات پاسخ میدادم؛ یکی از سؤالات این بود که شما بعد از ریاست جمهوری قصد دارید چه کار