مردمی و ملی از آنها گرفته میشود. از لحاظ سیاسی، سلطهگری یعنی سرنوشت یک ملت را در دست گرفتن. همچنانی که در دوران طاغوت، امریکائیها و رژیم امریکا بر کشور ما سلطه داشتند و ملت هم هیچکاره بود؛ یک مستبدی را بر سر کار گذاشته بودند و با فرمان او و پشت سر او این ملت را تحت سلطه قرار داده بودند و در امور داخلی این ملت دخالت میکردند: نصب میکردند، عزل میکردند، خط مشی برای دولت تنظیم و تعیین میکردند، نخست وزیر میآوردند، نخست وزیر میبردند، حتی در تعیین وزراء و در تعیین فرماندهان ارتش دخالت میکردند. از لحاظ اقتصادی هم سلطهگری یعنی غارت منابع یک کشور یا معطل گذاشتن منابع یک کشور. این نتائج سلطهگری است. انقلاب اسلامی آمد و خط بطلانی بر همهی اینها کشید. تقریباً سی سال است جمهوری اسلامی با این موضعگیری شاخصِ تاریخیِ خود، در مقابل سلطهگرانی که همهی دنیا را در واقع متعلق به خود میدانند ایستاد. رژیم امریکا در این منطقه سلطنت میکرد و خاورمیانه پااندازِ مستکبرین و دولتمردان امریکایی بود؛ ایران ـ که نگین خاورمیانه و مرکز جغرافیائی این منطقه است ـ زیر نفوذ آنها بود. انقلاب آمد و همهی این اوضاع را بر هم زد؛ نظام جمهوری اسلامی با رشادت در قلب این معرکه ایستاد و مسئله عوض شد.