ببینند - باقی نماند. آن روز چشمهای ما را مثل انسانهای مست، تخدیر شده بسته بودند؛ با تکرار دروازهی تمدن بزرگ و از این حرفها، بدون اینکه یک قدم بر داریم، ما را در عالم توهّم نگه داشته بودند و متوقف بودیم. توقف هم به معنای عقبماندن است؛ چون دنیا که منتظرِ ما نمیماند؛ دنیا به سرعت پیش میرفت، ما متوقف بودیم. این حالت تخدیرزدگی و مستی، بحمداللَّه تمام شد؛ ملت ما به خود آمد؛ حرکت عظیم انقلاب، ما را به هوش آورد. جوانان ما، امروز احساس میکنند که بایستی در این راه شتابان پیش بروند؛ باید بدوند. هم نیروی دویدن در آنها هست، هم همت هست، هم راه روشن است؛ بنابراین بایستی پیش برویم. دانشگاهها، حوزههای علمیه، مراکز تحقیقاتی، مسئولان ذی ربط، همهی اینها، هر کدام مسئولیتهای سنگینی بر دوش دارند؛ این مسئولیتها مشخص هم هست. و بحمداللَّه میبینیم که حرکت آغاز شده و روزبهروز انشاءاللَّه پیش خواهیم رفت. آنچه که به عنوان توصیه، دوستان بیان کردید، غالباً هم عملی است و میتواند جامهی عمل بپوشد، هم درست و مفید است؛ و انشاءاللَّه امیدواریم که اینها انجام بگیرد. آنچه من باز هم مثل