است؛ لیکن اثربخشی آن وقتی است که تا تاء تمّتِ این برنامه طی شود. اگر پنجاه درصد، شصت درصد پیش برود و به آخر نرسد، مثل کارِ نشده است. باید تا آخر برود. یا فرض بفرمائید اقداماتی که در زمینهی مسائل گوناگون قوه وجود دارد: مسئلهی کوتاه کردن دوران بازرسیها و بازپرسیها یا رسیدگی به پرونده یا اتقان احکام یا مسئلهی زندانها و این قبیل چیزهائی که جزو مسائل مهمهی قوهی قضائیه است و برای اینها تدابیری اندیشیده شده که تدابیر خوبی است، بسیاری از اینها شروع هم شده است، منتها بایستی تا آخر طی شود. آنچه مهم است، تداوم کار و پیوسته کردنِ کار است. این یک نکته که دستگاههای مختلف قوهی قضائیه، دستگاههای مترتب طولی یا دستگاههائی که در عرض هم مشغول کار هستند، به این نکته باید توجه کنند که کارها نیمهکاره نباید بماند؛ باید تا رسیدن به نتائج اصلی دنبال شود. یک نکتهی دیگر در کنار این، عبارت است از این که ما - یعنی مجموعهی قوهی قضائیه - همهی این فعالیتها را برای این انجام میدهیم که قوهی قضائیه بتواند جایگاه شایسته و سزاوار خود را در جامعهی اسلامی، در عمل مردم، در واقعیت زندگی، در ذهن مردم پیدا کند - که من در سالهای گذشته به این اشاره کردم، یا شاید مفصلاً در بعضی از سالها دربارهاش صحبت کردیم - مردم در کنار قوهی قضائیه احساس امنیت کنند. من یک بار عرض کردم، غایت مطلوب برای قوهی قضائیه در عرصهی عملی این است که وضع قوهی قضائیه به آنجا برسد که هر