به احدی از خلایق انجام بدهم و برای خودم حطام دنیا را جمعآوری کنم؛ برای خودم ذخائر دنیوی را طلب بکنم. دنیا در چشم و نظر امیرالمؤمنین - به معنای آنچه که انسان برای خود از بهرههای زندگی قائل است - بکلی مردود و متروک است. خطاب به دنیا میگوید « غرّی غیری »؛ ای لذتها ! ای زیبائیهای زندگی مادّی ! برو دیگری را فریب بده؛ علی را نمیتوانی فریب بدهی. این شعار امیرالمؤمنین است. امروز در نظام اسلامی - نظامی که به اسم اسلام در این کشور تشکیل شده است - چه چیزی اهمیتش از همه بیشتر و حساسیّت نسبت به آن لازمتر است ؟ عدالت. یعنی اگر امیرالمؤمنین ( علیه الصّلاة و السّلام ) در زمان ما و در این جامعه و در میان این مردم - که اینجور عشق خودشان را نسبت به آن بزرگوار ابراز میکنند - حضور میداشت، چه چیزی را بیشتر از همه چیز دنبال میکرد ؟ یقیناً عدالت. عدالت خواستهی یک جماعت خاصّی از مردم یا اهل یک کشور و اهل یک ملت نیست؛ عدالت خواستهی طبیعی و تاریخىِ همهی آحاد بشر در طول تاریخ بشریت است. همان چیزی است که بشر تشنهی آن است و جز در حکومت انبیاء عظام الهی - آنهائی که به حکومت رسیدند - یا اولیاء برجسته مثل امیرالمؤمنین، عدالت به معنای واقعی کلمه اجرا نشده است.