بیانات سال 87


نکته‌ی بعدی این است که محبت امیرالمؤمنین خیلی باارزش است. در روایت است که هرکسی محبت کسی در دل اوست، در قیامت با او محشور میشود. محبت خیلی حائز اهمیت است. اما محبتِ به تنهائی کافی نیست؛ تبعیت و پیروی کردن لازم است. ما که در دنیا به نام شیعه معروف هستیم، شیعه را اینجور معنا کرده‌ایم: « الشّیعة من شایع علیّا »؛ باید دنبال او حرکت کنیم و هدفهای او را دنبال کنیم. معلوم است که ما با همه‌ی تلاش خود به رتبه‌ی امیرالمؤمنین نخواهیم رسید، اما به سمت آن قله باید حرکت بکنیم.

خب، حالا توجه کنیم که امیرالمؤمنین در زندگی پُربارِ پُرمضمونِ درس‌آموز خود، چه چیزی را در درجه‌ی اول اهمیت قرار داده است. یکی مسئله‌ی عدالت است که عدالت در سیره‌ی امیرالمؤمنین، شاید بشود گفت برجسته‌ترین نمودارهاست.

مدارا نکردن با ظالم، همدلىِ با مظلوم و کمک برای گرفتن حق مظلوم از ظالم، چیزهائی است که در زندگی امیرالمؤمنین، در کلمات امیرالمؤمنین و در خطب نهج‌البلاغه، به وضوح در صدها نقطه، قابل ملاحظه است. به این جملات پربار امیرالمؤمنین توجه بفرمائید: « و الله لأن ابیت علی حسک السّعدان مسهّدا أو أجرّ فیالأغلال مصفّدا احبّ الىّ من أن القی الله ... ظالما لبعض العباد و غاصبا لشئ من الحطام »؛ ببینید ! آن نمودار و پیشانی حکومت امیرالمؤمنین این است؛ یعنی اگر در سخت‌ترین شرائط زندگی قرار بگیرم، ممکن نیست که من اندک ظلمی

«4»