تولید در کشور، برای بهبود وضع کار در کشور. این یک مطلب، که راجع به اهمیت کار و کرامت کارگر است. مطلب دیگر، وظائفی است که مسئولان کشور در قبال کارگران دارند؛ همان طور که وزیر محترم [1] اشاره کردند. این مسئولیتها، مسئولیتهای متنوعی است. خوشبختانه انسان میبیند و احساس میکند که این دولت، دولت کار است؛ خود عناصر اصلی دولت به معنای حقیقی کلمه، کارگری میکنند؛ دائم مشغولند، کار میکنند و تحرک نشان میدهند؛ کارهای پر اهمیت، کارهای پرارزش. یکی از این وظائف همین است که مشکلات جامعهی کارگری کشور را جستجو کنند و آنها را برطرف کنند. یکی از این مشکلات یقیناً وجود بیکاری و عدم اشتغال است. رونق دادن به اشتغال و تشویق کارآفرینان و ایجاد بنگاههای کاری هم یکی از این کارهای لازم است. این در منطق جمهوری اسلامی یک تلازم را نشان میدهد. در منطق کشورهای مادی اینجور نیست. در منطق کشورهای سرمایهداری، کارگر یک ابزار است؛ وسیلهای است در خدمت کارفرما. در منطق آن مکتبهای مضمحلشده و نابودشدهای که ادعای طرفداری از کارگر میکردند، وجود جنگ میان کارفرما و کارگر بود. از این جنگ بود که آن نظامها میخواستند نان بخورند و اسمشان را بگذارند مدافعین کارگر. آن وقت در نظام به اصطلاح سوسیالیستی شوروی سابق، همان