ما به تحقیق، طلبگاری در تعمیق علم و دانش علاقهمند بشود. حفظمحوری، غلط است. ما هنوز در دانشگاههایمان متأسفانه - میبیند انسان، من گاهی با بعضی از جوانهائی که با ما مرتبطند، برخورد میکنم - میبینیم که معلم چند صد صفحه کتاب را برای یک واحد درسی داده که این دانشجو بخواند. چرا ؟ حفظ کردن حرفها و گفتهها و نوشتههائی که معلوم نیست همهاش چقدر فایده داشته باشد و درگیر کردن ذهن جوان به چیزی که غیر لازم است. باید فکر کرد؛ باید افراد برگزیده و شاخص بنشینند نظامی را طراحی کنند که جوان ما میل به پژوهش، تعمق و تحقیق پیدا کند؛ با این استعدادی که جوانهای ما دارند. انصافاً استعداد جوانهای ما، استعداد برجستهای است. استعداد متوسط کشور، استعداد بسیار بالائی است. حالا به نظرم دیگر وقت هم تمام شد. یکی از بحثهای رائج ما، بحث استاد پیشکسوت و استاد تازهنفس است. نگذاریم این به یک مسئلهی مورد اختلاف تبدیل شود. اگر از من سؤال شود، من میگویم ما به استاد پیشکسوت و سابقهدار نیاز داریم؛ به استاد جوان و تازهنفسِ بانشاط هم نیاز داریم؛ به همهی اینها نیاز داریم. البته من طرفدار این نیستم که در عالم تدریس، حلقههای بستهای درست شود که جوانهائی که فرزندان آن اساتید هستند و میخواهند وارد میدان شوند، راهی به آنها