بیانات سال 87


میگذارید جنبش دانشجوئی؛ یعنی دانشجوی متحرک، دانشجوی فعال؛ دانشجوئی که از نیروی فکر و توان جسمی و روحی خودش میخواهد برای پیشرفت استفاده کند؛ آیا فقط اینها مخاطبند ؟ بلاشک نه. سنگین‌ترین مسئولیت بر عهده‌ی مسئولان و انواع نخبگان جامعه است؛ نخبگان علمی و نخبگان فکری و نخبگان سیاسی، لیکن جریان دانشجوئىِ فعال هم مسئولیت سنگینی دارد. یکی از مسئولیتهای جریان دانشجوئی، تلاش برای فهمیدن است؛ یعنی تفکر.

من به نظرم میرسد یکی از کارهای لازم، تشکیل جلسات فکری وسیعی است که مجموعه‌ی دانشجوئی، همراه با مجموعه‌ی حوزوی، با برنامه‌ریزی خوب، میتواند به وجود بیاورد تا بنشینند درباره‌ی مسائل گوناگون فکر کنند. گسترش فکر و پراکندن فکرِ درست و صحیح میتواند همان ثمراتی را ببخشد که ما در زمینه‌های مسائل علم و فناوری و پیشرفت علوم از دانشجو توقع داریم؛ یعنی شکوفائی، آوردن حرف نو به میدان اندیشه، با یک حرکت صحیح و جهتگیری درست. یکی از کارها این است.

یکی از کارها، مشخص کردن اصول است. ما اصولی داریم که باید از این اصول تخطی نشود. یعنی به نام فکرپردازی و اندیشه‌پردازی، از اصول انحراف پیدا نشود. اصول، شاخصهای راه صحیح و صراط مستقیم است. خطاست اگر اصول را به دیواره‌هائی تشبیه بکنیم که انسان از وسط این دیواره‌ها باید حرکت کند؛ نه، اصول شاخصند. یک راه

«6»