بله، تولید ناخالص داخلیاش را نگاه کنی، ده برابرِ یک کشور دیگر است؛ این که دلیل نشد. یعنی حتّی در برخورداریهای مادی هم عدالت نیست، همهگیری نیست؛ یعنی همه برخوردار نیستند؛ چه برسد به برخورداری معنوی؛ آرامش روانی نیست، توجه به خدا نیست، تقوا و پرهیزگاری نیست، پاکدامنی و طهارت نیست، گذشت و اغماض نیست، ترحم و دستگیری از بندگان خدا نیست؛ و نیست و نیست و نیست. این، آن پیشرفتی نیست که کشور اسلامی و جامعهی اسلامی دنبال آن است. آن خوشبختیای که ما برای جامعهی اسلامی، برخورداریای که برای جامعهی اسلامی قائلیم، فقط این نیست که شما اینجا نگاه میکنید؛ بلکه برخورداری مادی و معنوی. یعنی فقر نباید باشد، عدالت باید باشد، تقوا و اخلاق و معنویت و پرهیزگاری هم باید باشد. این، آن هدفی است که باید دنبال او برویم. یکی از دوستان میگفتند که به این دلائل، آیندهی جنبش دانشجوئی دچار ابهام است ! من میگویم هیچ دچار ابهام نیست. اتفاقاً همان برادری که این مطلب را گفتند، وظائف جنبش دانشجوئی و کارهائی را هم که جنبش دانشجوئی باید انجام بدهد، ذکر میکردند؛ خوب، دیگر چه ابهامی ؟! همین کارها را باید انجام بدهید؛ با این هدف، با این مقصد. یک سؤال اینجا مطرح میشود که برای رسیدن به این هدف والا و بسیار برجسته و بزرگ، وظیفه فقط متوجه دانشجویان است ؟ آن هم دانشجویانی که برای خودشان رسالتی قائلند که شما اسمش را