خدای متعال. بعد سعی صفا و مروه همین جور است، وقوف عرفات و مشعر همین جور است، فرائض روزهای منا همین جور است. این حج است. دوستان اشاره کردند به اینکه من برای آسایش حجاج سفارش کردهام. بله، معلوم است؛ اما این آسایش به معنای تنپروری نیست. این را هم من همیشه به دوستان برگزارکنندهی حج در طول سالها گفتهام که این آسایش، فراغت است برای همین دلباختگی و دلسپردگی و انقطاع الی اللَّه. کاری کنید که مردم فراغت پیدا کنند، دغدغهای نداشته باشند، بتوانند این فریضه را به بهترین وجهی انجام بدهند؛ مراد این است. والّا آسایش حیوانی و خور و خواب و بیشتر خوردن و بهتر خوردن، نه؛ اینها سلیقهی بنده نیست، که ما در حج دنبال این چیزها برویم. حج یک سفر تفریحی نیست، حج یک سفر معنوی است. سفر الیاللَّه است با جسم و جان؛ هر دو. سفر الیاللَّه برای اهل سلوک سفر جسمانی نیست، سفر قلبی و روحی است. اینجا برای همهی ما مردم این سفر الیاللَّه با جسم و جان هر دو هست. حالا جسم را آنجا ببریم، دل را نبریم؛ این که نشد. یا خدای نکرده کسانی بر اثر تکرر این نعمت - که مکرر توفیق پیدا کردند حج مشرف بشوند، خانهی خدا را ببینند، زیارت کنند - بتدریج حج برای اینها حالت بیتفاوتی و کماهمیتی پیدا کند