بیانات سال 87


بر خود که در زندگی متعارفِ معمولی رائج و مباح است، جائز است؛ و بسیاری از آن‌ها هم مایه‌ی غفلت است، بعضی هم مایه‌ی انحطاط است.

همه‌ی وسائل تفاخر ظاهری و مادی از ما گرفته میشود؛ اولش لباس. درجه و مقام و رتبه و لباس و لباس فاخر و همه‌ی این‌ها کنار میرود و همه در یک لباس قرار میگیرند. به آینه نگاه نکنید که یک جلوه‌ای از خودخواهی و خودشیفتگی است. بوی خوش استعمال نکنید که وسیله‌ای برای جلوه‌گری است. از زیر آفتاب یا زیر باران نگریزید، زیر سقف نروید - در حال حرکت - که مظهر راحت‌طلبی و آسایش‌طلبی است. اگر از جائی عبور میکنید که بوی متعفنی دارد، بینیتان را نگیرید؛ و همین طور بقیه‌ی کارهای احرام؛ حرام کردن بر خود چیزهائی را که مایه‌ی راحت و مایه‌ی شهوت نفس، شهوات جنسی محرَّم، در این مدت است؛ چه مایه‌ی تفاخر است، چه مایه‌ی تبعیض است. این‌ها همه برداشته میشود.

بعد وارد فضای بیت‌اللَّه و مسجدالحرام شدن و آن شکوه و عظمتی را که در عین سادگی و بیپیرایگی وجود دارد، با چشم، با دست، با همه‌ی وجود لمس کردن. عظمت، شکوه، منتها نه از نوع شکوه مادی و زر و زیورهای مادی؛ از نوع دیگری که برای انسان‌های معمولی قابل توصیف هم حتّی نیست. بعد وارد شدن در این سیل خروشان دوار، بر گرد یک مرکز حرکت کردن، آن هم با ذکر، با دعا، با گریه، با خشوع، با تکلم با

«2»