بیانات سال 1387


فحشاء در دنیا هست، همین جور؛ اگر اهانت به انسان و پامال کردن کرامت انسان در دنیا وجود دارد، همین جور؛ اگر فقر در دنیا هست، بخش عظیمی از جامعه‌ی بشری دچار محرومیت از نعم الهی بر روی زمینند، به خاطر همین است. نفسانیاتِ مجموعه‌ی ستمگر، ظلم را به وجود میآورد. مجموعه‌ی مستکبر، استضعاف را به وجود میآورد. مجموعه‌ی تمامت‌خواه و فزونیطلب و بیرحم، فقر را به وجود میآورد، گرسنگی را به وجود میآورد. این نفسانیات است که این همه مفاسد در عالم از اولِ تاریخ تا امروز وجود داشته و هرچه انسان در به کارگیرىِ توانائیهای گوناگونی که خدا در او به ودیعت گذاشته، جلوتر رفته، این کمتر نشده، بیشتر شده؛ « چو دزدی با چراغ آید گزیده‌تر برد کالا ».[1] آن ظالمی که بمب اتم دارد، فرق میکند با آن ظالمی که فقط با شمشیر میجنگد. این نفسانیات برای انسانها خطرناکتر شده‌اند.

یک چنین چیزی در وجود انسانها هست. همه‌ی انسانها مبتلا به این پیل مست در درون وجود خودشان هستند که باید این را مهار کنند. این مهار با ذکر خداست؛ با یاد خداست؛ با پناه بردن به خداست؛ با احساس نیاز به پروردگار است؛ با احساس حقارت خود در مقابل عظمت الهی است؛ با احساس زشتیهای خود در مقابل جمال مطلق حق متعال است. اینها همه‌اش ناشی از ذکر است. انسانی که باتقواست، یعنی مراقب

  1. 1. سنائی غزنوی

«3»