که بهظاهر به مسئلهی علم ارتباطی هم ندارد، اما در همه جای دنیا انتظار از دانشگاهها به خاطر حضور دانشجو این است که در زمینهی ترسیم آرمانها و گرایش به تحصیل این آرمانها و رسیدن به این آرمانها، دانشگاه فعال باشد. این دیگر مربوط میشود بخصوص به دانشجو؛ جوانىِ دانشجو، سن دانشجو، آمادگیهای روحی دانشجو، که این اقتضا را به دانشگاه میدهد. این، انتظار از دانشگاه است. البته در بعضی از جاها این انتظار برآورده میشود، در بعضی جاها هم برآورده نمیشود. در مورد جریان اول - که جریان علم و تحقیق است - باید گفت در گذشته در کشور ما کمابیش این جریان بود؛ نمیشود بکلی حرکت دانشگاهىِ پیش از انقلاب را نفی کرد. ایرادهایی بر آن وارد است، لکن بالاخره حرکتی بود که وجود داشت. عناصر دلسوز، علاقهمند و عالمی پیدا میشدند و در دانشگاهها نقش ایفا میکردند، لکن بعد از انقلاب حرکت علمی در دانشگاهها سرعت گرفته، که البته دلایلی هم دارد که چرا این پیش آمده است. در این سالهای اخیر که مسئلهی تولید علم و نهضت تولید علم، نهضت نرمافزاری، بازگشت به خود، اهتمام به تحقیق در دانشگاهها مطرح شده، یک حالت جهشی در این حرکت به وجود آمده است؛ در بخشی از مسائل علمی و کارهای علمی و فناوری که نمونههایش را دارید مشاهده