زمینههای تاریخی، زمینههای جغرافیائی و جغرافیای سیاسی؛ اینها چیزهائی است که در شناخت حادثه تأثیر دارد. در حادثهی انقلاب ما، آن عنصر اول عبارت است از همان ایمان مردم، مبارزات آزادیخواهانه و جرقههای این مبارزات - که در مشروطیت و در تحریم تنباکو به وسیلهی میرزای شیرازی و در نهضت ملی شدن صنعت نفت و در حوادث گوناگون دیگر، این زمینههای تاریخی وجود پیدا کرد - و بیداری روحانیت مبارز و شخص امام بزرگوار که از این زمینهها بهترین استفاده را کرد و این حرکت به راه افتاد. این، آن پیشزمینه است. عنصر دوم نگاه کردن به میداندار و صاحب حادثه است. عنصر میاندار و میداندار در این حادثه مردم بودند؛ مردم ! حادثهی عظیمِ بینظیرِ تاریخىِ انقلاب اسلامی را مردم رقم زدند. انکار نقش مردم و بیاعتنائی به حضور مردمی - که متأسفانه امروز در بعضی از نگاههای شبهروشنفکرانه، انسان مشاهده میکند - خطاست. وقتی مردم به یک سمتی گرایش پیدا میکنند، کسانی که از این گرایش خود را منتفع نمیبینند، اسمش را میگذارند حرکت پوپولیستی و حرکت عوامگرائی ! این خطاست. انقلاب را همین ارادههای مردمی و همین حضور مردمی - که متکی به ایمان آنها بود - توانست بوجود بیاورد و به پیروزی برساند. ملت ایران با ایمانش، با احساساتش، با غرور ملیاش، با افتخار به گذشتهی تاریخی و مواریث عظیم فرهنگیاش، توانست این حرکت عظیم را بوجود بیاورد.