بیرحمی و قساوت قلب که: « ﴿و اذا بشّر احدهم بالأنثی ظلّ وجهه مسودّا و هو کظیم یتواری من القوم من سوء ما بشّر به ا یمسکه علی هون ام یدسّه من التّراب الا ساء ما یحکمون ﴾ ».[1] این، نمونهای از اخلاق بشر در دوران ولادت پیغمبر و سپس در دوران بعثت پیغمبر است. « و کان بعده هدی من الضّلال و نوراً من العمی ».[2] بشریت کور بود، بینا شد. عالم ظلمانی بود، با نور وجود پیغمبر منور شد. این معنای این ولادت بزرگ و سپس بعثت آن بزرگوار است. نه فقط ما مسلمانها رهین منت الهی و نعمت الهی هستیم به خاطر این وجود مقدس، بلکه همهی انسانیت رهین این نعمت است. درست است که هدایت پیغمبر در طول قرنهای متمادی هنوز همهی بشریت را فرا نگرفته است؛ اما این چراغ فروزان، این شعلهی روزافزون در میان بشریت هست و بتدریج در طول سالها و قرنها انسانها را به سمت این چشمهی نور هدایت میکند. و در تاریخ بعد از بعثت پیغمبر و ولادت آن بزرگوار که نگاه کنید، همین تدبیر را ملاحظه میکنید. انسانیت به سمت ارزشها حرکت کرده است، ارزشها را شناخته است، بتدریج این گسترش پیدا خواهد کرد و شدت آن روز به روز بیشتر خواهد شد؛ تا اینکه انشاءالله « ﴿لیظهره علی الدّین کلّه و لو کره ﴾