امروز همهی دنیا شاهدند که سیستم سرمایهداری غرب، چقدر در مقابلهی با حوادث و بحرانها توخالی و ناتوان است. خودِ این سیستم بحرانآفرین است و وقتی بحران به وجود میآید، از خودش نمیتواند دفاع کند. این سیستمِ اقتصادی غرب است که همهی افتخارشان به این سیستم اقتصادی بوده است؛ اقتصاد سرمایهداری. و سعی داشتهاند این سیستم را به هزار شیوه و هزار زبان، به عنوان نسخهی منحصربهفردِ اقتصاد، به ملتها تحمیل کنند. من میگویم ملت ما، جوانان ما، اندیشمندان ما، دانشجویان ما، آیندهسازان ما، ناتوانی شیوههای مدیریت کشورهای غربی را ببینند و ناتوانی آنها را در ادارهی این مهمترین بخش مدیریتشان یعنی اقتصاد را ببینند - فرهنگ به جای خود، آداب انسانی به جای خود، بیاعتنائی به حرمت بشر به جای خود، تبعیضهائی که در قلمرو قدرت خودشان انجام میدهند به جای خود؛ در همهی این موارد، تمدن غربی امتحان بدی پس داده است - و آنگاه ملت ما، مسئولین ما، جوانان ما بالخصوص، این را محور فکر خودشان قرار بدهند و بر اساسِ این تأمل کنند که برای مدیریت کشور، برای روشهای گوناگون ادارهی این ملت بزرگ، به فکر نسخههای خودی، به فکر نسخههای بومی باشید. این ایجاب میکند به اسلام توجه دقیقتری کنید. اسلام نگاه روشن و روشنگری به انسان و انسانیت و شیوههای انسانی دارد. از اسلام متحجر دفاع نمیکنیم؛ از اسلامی که با کمال تنگنظری به همهی مسائل نگاه کند، مثل آنچه