ندارد. کراواتی هم که شما نمیبندید، دنیا قبول ندارد. خیلی از اطعمه و اشربهای هم که شما حاضر نیستید استفاده کنید، دنیا اینها را قبول ندارد. حجابی که خانمهایتان دارند، دنیا قبول ندارد. این حرفها یعنی چه ؟ یک وقتی یک کسی سر قضیهای در این دیدارهای دانشجوئی - حدود بیست و هفت هشت سال قبل - تو همین دانشگاه، از من پرسید: آقا ! شما دربارهی فلان قضیه چه دفاعی دارید ؟ من گفتم: ما هیچ دفاعی نداریم، ما در این قضیه حمله داریم. چه دفاعی ؟ ما موضعمان، موضع دفاع نیست. در قضیهی زن، در قضایای گوناگون دیگر، موضع ما، موضع تهاجم است؛ ما از دنیا طلبگاریم. دنیای مادی است که دارد در این زمینه راه خطا میرود. حالا خودهاشان هم - عقلاشان - دارند میفهمند؛ دارند تصدیق میکنند؛ تأیید میکنند آثار و تبعات زشتی که بر کارهایشان مترتب شده. دارند دانه دانه خودشان میفهمند، یواش یواش میگویند، عدهای هم زیرسبیلی رد میکنند. ما حالا تازه بیائیم از آنها خجالت بکشیم که آنها اینجوری میگویند. این حرفها را در باب فرهنگ بکلی کنار بگذارید و بروید سراغ آنچه که متن است. البته گرایشهای بیمبنا و بیپایهی افراطی را من قبول ندارم. توصیه هم هیچ وقت نکردم، باز هم نمیکنم؛ اما آن چیزهائی که مبنای شرعی و دینی دارد، آنها را محکم بایستید، افتخار هم بکنید و عمل بکنید. نکتهی هفتمی که میخواهم توصیه بکنم، این است که دولت به قانون اهمیت بدهد. بله اینی که آقای رئیس جمهور گفتند که همه باید قانون