بیانات سال 88


خوردند دیگر؛ ان‌‌شاءالله این شکست‌‌شان ادامه هم پیدا خواهد کرد. منتها دائم دارند توطئه میکنند.

این را هم عرض بکنیم؛ بعضیها در فضای فتنه، این جمله‌‌ی « کن فی الفتنة کابن اللّبون لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب »[1] را بد میفهمند و خیال میکنند معنایش این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار ! اصلاً در این جمله این نیست که: « بکش کنار ». این معنایش این است که به هیچ وجه فتنه‌‌گر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه. « لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب »؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود.

در جنگ صفین ما از آن طرف عمار را داریم که جناب عمار یاسر دائم - آثار صفین را نگاه کنید - مشغول سخنرانی است؛ این طرف لشکر، آن طرف لشکر، با گروه‌‌های مختلف؛ چون آنجا واقعاً فتنه بود دیگر؛ دو گروه مسلمان در مقابل هم قرار گرفتند؛ فتنه‌‌ی عظیمی بود؛ یک عده‌‌ای مشتبه بودند. عمار دائم مشغول روشنگری بود؛ این طرف میرفت، آن طرف میرفت، برای گروه‌‌های مختلف سخنرانی میکرد - که اینها ضبط شده و همه در تاریخ هست - از آن طرف هم آن عده‌‌ای که « نفر من اصحاب عبد الله بن مسعود ...» هستند، در روایت دارد که آمدند خدمت

  1. 1. درفتنه‌ها چونان شتر دوساله باش، نه پشتی دارد که سواری دهد و نه پستانی که او را بدوشند - نهج البلاغه، حکمت ۱

«21»