همان کاری است که با این حرکت عظیم قرآنپژوهی - چه بخش زنانهاش، چه بخش مردانهاش - تحقق پیدا خواهد کرد. جهت باید این باشد؛ در این سمت بایستی پژوهشها حرکت بکند. یک نکتهی مهم در کارهای پژوهشىِ قرآنی این است که فردی که میخواهد در طریق کار قرآن حرکت بکند، دل را برای مواجههی با حقیقت ناب قرآنی آماده کند؛ یعنی آن پاکیزگی دل. اگر دل پاکیزه نباشد، آمادهی پذیرش حق و حقیقت از زبان قرآن نباشد، دلبستهی مبانی غیر اسلامی و غیر الهی باشد، با قرآن مواجه بشود، از قرآن استفادهای نخواهد کرد. اینی که قرآن میفرماید که: « ﴿یضلّ به کثیرا و یهدی به کثیرا ﴾ »، [1] خوب، اضلال به قرآن چرا ؟ حالا هدایت به قرآن معلوم، اما اضلال به قرآن چرا ؟ این به خاطر این است که: « ﴿و أمّا الّذین فی قلوبهم مرض فزادتهم رجسا الی رجسهم ﴾ »؛ [2] آن کسانی که در دلشان مرض هست، وقتی قرآن را میخوانند، بر آن پلیدی درونی آنها افزوده خواهد شد. این آیهی قرآن یا سورهی قرآن، پلیدی آنها را افزایش خواهد داد. این پلیدی چیست ؟ این « فی قلوبهم مرض » چه مرضی است ؟ این مرض یعنی همان بیماریهای اخلاقی. وقتی دچار حسدیم، وقتی دچار بدخواهی هستیم، وقتی دچار حرصیم، وقتی دچار دنیاطلبی هستیم،