غبارآلود کنند؛ در این فضای غبارآلود، دشمنِ صریح بتواند چهرهی خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند. اینی که امیرالمؤمنین فرمود: « انّما بدء وقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع »، تا آنجائی که میفرماید: « فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لمیخف علی المرتادین »؛ اگر باطل، عریان و خالص بیاید، کسانی که دنبال شناختن حق هستند، امر برایشان مشتبه نمیشود؛ میفهمند این باطل است. « و لو انّ الحقّ خلص من مزج الباطل انقطع عنه السن المعاندین »؛ حق هم اگر چنانچه بدون پیرایه بیاید توی میدان، معاند دیگر نمیتواند حق را متهم کند به حق نبودن. بعد میفرماید: « و لیکن یؤخذ من هذا ضغث و من ذاک ضغث فیمزجان »؛ فتنهگر یک تکه حق، یک تکه باطل را میگیرد، اینها را با هم مخلوط میکند، در کنار هم میگذارد؛ « فحینئذ یشتبه الحقّ علی اولیائه »؛ آن وقت کسانی که دنبال حقند، آنها هم برایشان امر مشتبه میشود. فتنه این است دیگر. خوب، حالا در مقابل یک چنین پدیدهای، علاج چیست ؟ عقل سالم حکم میکند و شرع هم همین را قاطعاً بیان میکند: علاج عبارت است از صراحت در تبیین حق، صراحت در بیان حق. وقتی شما میبینید یک حرکتی به بهانهی انتخابات شروع میشود، بعد یک عامل « دشمن » ی در این فضای غبارآلوده وارد میدان شد، وقتی میبینید عامل دشمن - که حرف او، شعار او حاکی از مافیالضمیر اوست - آمد توی میدان، اینجا باید خط را مشخص کنید، اینجا باید مرز را روشن کنید. همه وظیفه