بیانات سال 88


توی همین قضایای بعد از انتخابات واقعاً غفلت بزرگی کردند. حالا من که میگویم غفلت، چون بنای من بر خوشبینی است؛ خود من هم آدم بدبینی نیستم؛ آدم خوشبینیام، نسبت به اشخاص هم خوشبینم. بلافاصله روز بعد از انتخابات، کارهای بدی را انجام دادند؛ حالا دارند نتائجش را میبینند. به عنوان اعتراض به انتخابات، مردم را به خیابانها دعوت کردند؛ چرا ؟ این چه منطقی است ؟ چرا مردم را به خیابان دعوت میکنند ؟ مگر مسئله‌ی انتخابات - مسئله‌ای به این اهمیت، به این ظرافت - قابل حل توی خیابان است ؟ نیروی فشار درست کردن؛ اینها غفلتهای بزرگی است. خوب، وقتی اینجوری میشود، مأمنی درست میکنند برای دشمن؛ مأمنی درست میکنند برای آن کسی که میخواهد ایجاد آشوب و اغتشاش کند؛ اینها غفلتهاست. یعنی در سیاست، غفلتها گاهی مثل خیانتها خیلی ضربه میزند. یعنی واقعاً وقتی شما تیراندازی کردید، این تیر خورد به سینه‌ی یک نفر، ممکن است شما متعمد هم نباشید، اما بالاخره در نتیجه تأثیر ندارد؛ تیر توی قلبش خورد، میافتد میمیرد؛ چه شما تعمد داشته باشید، چه از روی خطا زده باشید؛ خیال کردی این سیبل است، زدی به سینه‌ی آدم. خطاها گاهی اینجوری است؛ خطائی میکند، خطاست؛ اما در نتیجه تأثیری ندارد؛ همان ضربه وارد می‌آید. خوب، حالا شما بخواهید محیط دانشگاه را از این آسیب محفوظ نگه دارید، باید چه کار کنید ؟ این خیلی مهم است. توجیه دانشجو، توجیه بعضی از اساتید.

«19»