و هوس، نگاه معنویگراست. ما علم را میخواهیم برای این؛ خوب، باید برای این تلاش کنیم. یک نکتهای که به نظر من مهم است، این است که در داخل دانشگاه به مسئلهی فرهنگ خیلی باید پرداخت؛ خیلی بایستی به مسئلهی فرهنگ در داخل محیط دانشگاه اهمیت داد. البته رسالت اصلی دانشگاه علم است - در این شکی نیست - منتها همین نگاهی که عرض کردیم، از اول باید در دانشجو به وجود بیاید؛ و این کاری است ممکن. حالا یکی از آقایان فرمودند که در همهی آحاد مردم همدلی ایجاد بشود؛ خوب، این چیز خیلی مطلوبی است، اما کار آسانی نیست؛ مقدماتی لازم دارد؛ لیکن اینی که ما عرض میکنیم - یعنی تربیت فرهنگی دانشجو از آغاز - کار ممکنی است؛ مدیریتهای اساسی دانشگاهها میتوانند این منظور را با برنامهریزی تأمین کنند. این منظور میتواند در کتابهای درسی تأمین شود، در انتخاب استاد تأمین شود، در برنامههای گوناگونی که برای دانشجو گذاشته میشود، میتوان اینها را تأمین کرد؛ منتها کار بسیار ظریفی است. باید به مسئلهی فرهنگ نگاه مدبرانه داشت. خود علمآموزی، یک فرهنگ است. اگر چنانچه ما به مسئلهی فرهنگی در دانشگاه توجه کنیم، آن وقت هم دانشجوی ما عاشق و راغب به علم میشود و دنبال علم و تحقیق میرود - صرفاً دنبال مدرک نیست - هم استاد ما از حالت