فردی نمیتواند این جامعه را بالاخره به سرمنزل مقصود برساند؛ آن چیزی که مطلوب شرایع الهی است از سعادت انسان، آن را نمیتواند برایشان به وجود بیاورد. بنابراین مسئلهی اطاعت کلان و اینکه انسان خط الهی را جستجو کند و بیابد و آن را دنبال کند، بسیار اهمیت پیدا میکند. نظام اسلامی بر اساس توحید است. پایهی اصلی، توحید است. پایهی مهم دیگر، مسئلهی عدل است. پایهی مهم دیگر، مسئلهی تکریم انسان و کرامت انسان و آراء انسان و اینهاست. خوب، اگر چنانچه با این دید به جامعهی اسلامىِ خودمان نگاه کنیم، خواهیم دید که نظام اسلامی توانسته است یک حرکت عظیمی را در دنیای اسلام نسبت به این مجموعهی خاص به وجود بیاورد که با هیچ حرکت فردیای امکانپذیر نبود. یعنی امروز وقتی به دنیای اسلام نگاه میکنیم، میبینیم آن جامعهای که بر شکل و هندسهی الهی تشکیل شده، نظام جمهوری اسلامی است. اساس، اساس الهی است. البته نقصهائی وجود دارد، ضعفهائی وجود دارد؛ باید این ضعفها را جبران کرد و درست کرد و در صدد اصلاح برآمد. مثل این است که فرض بفرمائید یک قطاری بر روی یک ریلی قرار دارد و به سمت یک هدفی دارد حرکت میکند. در داخل این قطار، البته مسلّم است کسانی به وظائفشان عمل میکنند، کسانی عمل