بیانات سال 88


ناچار بودند سراغ سفیر آمریکا و سفیر انگلیس بروند، استمزاج کنند ببینند آنها مخالف نباشند ! این حرفی نیست که مخالفین آن رژیم بخواهند درست کرده باشند؛ نه، حرفهائی است که خودِ آنها نوشته‌اند. البته تو همین اسنادی هم که در اختیار ما قرار گرفت، این چیزها وجود داشت و حالا هم صریحاً دارند مینویسند.

همین روزها کتابی دست من است دارم میخوانم که انسان واقعاً حیرت میکند. کو آن غرور ملی !؟ کو آن عزت ملی !؟ کو آن احساس افتخار به ایرانی بودن !؟ کو آن تکیه‌ی به این ملتی که این همه گذشته و میراث تاریخىِ شرافتمندانه دارد !؟ هیچکدام در دوران رژیم طاغوت وجود نداشت؛ پهلویها یک جور، قبل از او قاجارها یک جور دیگر؛ یکی از یکی بدتر. نظام جمهوری اسلامی این بساطها را به هم زده. بایستی ما این را به عنوان یک حقیقت بدیع، روشن، ارزشمند در نظر داشته باشیم و محاسبات و اقدامها را بر این اساس قرار بدهیم. من احساس میکنم نخبگان محترم و عزیز این استان میتوانند نقشهای مهمی را در این بخش که در واقع یک بخش فرهنگی - سیاسی است، ایفاء کنند.

البته نخبه‌پروری هم یکی از وظائف مهم نخبگان هست. همین طور که ملاحظه میکنید، جوانهای برجسته‌ای الحمدللَّه هستند؛ نظیر همین دختر خانمی که آمدند اینجا و سخنانی را بیان کردند. انسان احساس میکند جوانان دانشجوی ما - چه پسرها، چه دخترها - استعدادهای

«10»