میلرزید. مؤمنین کشورهای اسلامی، جوانان مؤمن که امید بسته بودند به این انقلاب، دلشان میلرزید که عاقبت این نظام نوپا و جوان چه خواهد شد. این دشمنِ همسایهی ابله ما هم - صدام عفلقی و بعثی - با همین گمان باطل وارد این جنگ شد؛ به خیال اینکه همه چیز را تمام خواهند کرد. انقلاب تو دهنی زد به آنها؛ آن چنانی که عاقبتشان را شما دیدید. دشمنان بزرگتر از صدام هم در طول این سالهای متمادی امیدها بستند، فکرها کردند، توطئهها کردند، برای خودشان افسانهسرائیها کردند، امیدها بستند؛ اما همهی گمانها باطل در آمد. آنها فکر میکردند انقلاب اسلامی یا نمیماند، یا اگر بماند، توان این را نخواهد داشت که کشور را پیش ببرد. انقلاب اسلامی به کوری چشم دشمنان هم ماند، هم ریشهدارتر شد، هم در علم و تکنولوژی و پیشرفتهای گوناگون اجتماعی و سیاسی، چشم همه را خیره کرد. امروز در این منطقه، در میان نظامهای گوناگونی که بعضی با دیکتاتوریهای نظامی سرکار آمدهاند، بعضی با دیکتاتوریهای میراثی بر مردم حکومت میکنند، نظام جمهوری اسلامی با مردمسالاری دینی، با حضور حقیقی مردم در انتخاب ردههای مختلف مسئولین اجرائی و تقنینی، با حضور مردم در میدانهای گوناگون، با انس میان مسئولان و مردم - این را شما بدانید که جلسهای مثل جلسهی امروز ما که دو طرف نسبت به یکدیگر محبت میورزند و دلهایشان از محبت یکدیگر لبالب و سرشار هست، لااقل در هیچ یک از کشورهائی که ما در نزدیکی