کارخانه را زمینگیر کنند، کارگرها را بیکار کنند؛ بعد از ماشینآلات فرسودهی همان کارخانه، پول فروشش را در بیاورند، از زمین آن کارخانه هم به میلیاردها و آلاف و الوف برسند؛ از این کارها شده است، میشود؛ باید همه حواسشان جمع باشد. مسئلهی دیگر در زمینهی کار، رابطهی کارگر و کارفرماست. هر دو روشی که در دنیای متعارفِ زمان ما معمول بود - روش سوسیالیستی و روش سرمایهداری - غلط است. در منطق تفکر سوسیالیستی، کارگر و کارفرما دو تا دشمن بودند در مقابل هم؛ دو تا دشمن، به خون هم تشنه؛ این تحلیلشان بود. راهحلی هم که نشان دادند، راهحل ضایعِ باطلِ غلطی بود: مالکیت دولت بر همهی منابع تولید و ابزارهای تولید؛ که بعد از گذشت چند دهه، به آن فضاحت انجامید. آن یک نگاه بود، که نگاه دشمنی و ستیزهگری بین کارگر و کارفرما بود. نگاه دیگر، نگاه منطق غربی است که کارفرما سلطان کارگر است، صاحباختیار کارگر است، کارگر ابزاری است در دست او و در اختیار او. این هم تحقیر شخصیت انسان است؛ غلط اندر غلط. هر دو نگاه، غلط است. نگاه اسلام این نیست. نگاه اسلام، نگاه همکاری است. اینها دو تا عنصرند؛ وقتی که با هم ترکیب شدند، کار به وجود میآید. برخلاف نگاه چپ و مارکسیستی که همه چیز را بر اساس تضاد میدانست - که بحمداللَّه از صفحهی تفکرات فلسفی دنیا محو شد - نظر اسلام، نظر