بیانات سال 89


هستید. این در عرصه‌ی حضور عاطفی و عقلانی و احساساتی و پیوند معنوی با امام، آن هم حضور در انتخابات چهل میلیونىِ سال گذشته؛ اینها خیلی ارزش دارد، اینها خیلی معنا دارد. من و شما در واقع خدمتگزار یک چنین ملتی هستیم. یک وقت یک ملتِ بیتفاوتی است، یک ملتِ بیعار و کم‌کاری است؛ خوب، یک اقتضائاتی دارد؛ یک وقت یک ملتی اینجور متحرک، علاقه‌مند، حماسی، پرشور، عاطفی و فهیم است؛ این اقتضائات دیگری دارد.

ما خیلی مسئولیم؛ هم من، هم شما، هم دولت، هم مسئولین گوناگون؛ همه‌مان. همان طور که آن روز هم در مرقد امام عرض کردم، محاسبات معنوی را هم بایست داخل کرد. فقط این نیست که از لحاظ عقلانی آدم بگوید که خوب، باید کار کنیم؛ نه، خدای متعال هم از ما سؤال میکند. به قدر امکانی که داده شده، به قدر نعمتی که داده شده، سؤال و مؤاخذه وجود دارد.

اگر ان‌شاءاللَّه بتوانیم کاری کنیم که پیش خدای متعال روسفید باشیم، آن وقت همین آیاتی که این قاری محترم با صدای خوش تلاوت کردند - « ﴿لایحزنهم الفزع الاکبر و تتلقّیهم الملائکه  »[1] - شامل حال ما خواهد شد. فزع اکبر؛ خدای باعظمت، یک چیزی را کبیر، بلکه اکبر بداند؛

  1. 1. انبیاء: 103؛ «دلهره‌ی بزرگ، آنان را غمگین نمیکند و فرشتگان از آنان استقبال میکنند...»

«6»