یکی هم مسئلهی قوانین است. قوانین و مقررات در داخل قوهی قضائیه بایستی مورد توجه قرار بگیرد، مورد تجدیدنظر قرار بگیرد، قوانین لازم به میدان بیاید. البته ما اطلاع داریم که آئین دادرسی و قوانین جزا، با تفصیل فراوان، در چرخهی تصویب قرار دارد؛ این بایستی به کل قوانین تعمیم پیدا کند. گاهی یک قانون غلطِ باقیماندهی از دوران طاغوت - دورانی که اساس قوهی قضائیه بر مبنای غلطی بود - مشکلاتی را ایجاد میکند. تعارض در قوانین، مشکلات گوناگونی را برای دادگاهها به وجود میآورد. سال گذشته عرض کردیم؛ عدم انطباق احکام دادگاههای بدوی با دادگاههای بعدی، بسیاریاش ناشی از همین مشکلات است؛ اینها بایستی اصلاح بشود. البته کار سنگین و عظیمی است. یکی از چیزهائی که در مجموعهی قوهی قضائیه لازم است، عبارت است از عدم دخالت حب و بغضها و جریانسازیهای سیاسی در درون قوهی قضائیه. یکی از خطرات بزرگ همین است که جوسازیهای سیاسی اثر بگذارد بر روی مجرای صحیح قضاوت، و بر روی ذهن قاضی، و بر روی ذهن بازپرس، و مجموعهی چرخهی رسیدگی به پروندهها. خوب، جوسازی سیاسی میشود، روزنامه مینویسد، رادیوهای بیگانه میگویند، دشمن میگوید، جناحهای مختلف حرف میزنند؛ اینها نباید اثر بگذارند. یکی از مشکلترین کارهای قوهی قضائیه این است که تحتتأثیر