انسان به او بگویند گناه نکن، گناه نکن، انسان گناه نمیکند. این نماز است. روزهی ماه رمضان خیلی مغتنم است؛ مبارزهی با گرسنگی، تشنگی، گرما و سختیهائی که انسان دارد. انس با قرآن و انس با نهجالبلاغه و انس با صحیفهی سجادیه و دعا و نافله و نماز شب و هر کار که توانستید بعد از آن بکنید. این دل نورانی و پاکیزه را که در شما هست، قدر بدانید. نه اینکه من بخواهم برای خوشامد شما حرف بزنم؛ نه، جوانهای عالَم که فقط شما نیستید؛ جوان خاصیتش این است. دلتان پاکیزه است. حالا چون برای شما قابل مقایسه نیست، نمیتوانید این موضوع را احساس کنید. در طول زمان، گرفتاریها، غبارها، لجنها و زنگارها دل را میپوشاند. در روایت دارد که وقتی گناهی میکنید، یک نقطهی سیاهی در قلب شما به وجود میآید - البته اینها زبان نمادین است، زبان سمبلیک است - گناه دوم را که میکنید، این نقطهی سیاه دو برابر میشود. هرچه گناه بکنید، این نقطهها هی اضافه میشود، تا اینکه همهی قلب را سیاهی میگیرد. ترجمهی مفهوم عرفیاش همین است که من گفتم؛ یعنی شما الان دل و جان و روح آمادهای دارید، بمرور گناهان، گرفتاریها و مشکلات فراوانی که در مسیر مبارزات زندگی انسان به وجود میآید - در سیاست، در اقتصاد، در یک لقمه نان، در به دست آوردن امکانات زندگی - چنانچه