دوازده سال از این زمان گذشت، ما هنوز آن راهی را که باید در این مدت طی کنیم، طی نکردیم؛ در بقیهی این مدت هم طی کردن آن راه امکان ندارد. بنابراین بایستی یک تقسیمبندی صحیحی انجام بگیرد بین تلاشها و فعالیتهائی که باید بشود، و بین این مسیری که ما تا آن اهداف داریم، تا در هر برههای از زمان، به تناسب امکان آن برهه، پیشرفت کرده باشیم. به نظر من بایستی این را یک جا بررسی کرد. این کار هم برعهدهی دولت است؛ این را بررسی کنید. اگر چنانچه شما دیدید که ما در طول مثلاً پنج سال به قدر متناسب، به آن هدفها نزدیک نشدیم، این را حاکی بگیریم از اینکه برنامهی پنجسالهی ما برنامهی کافیای نبوده که نتوانسته ما را به قدر پنج سال جلو بیاورد. به نظر من کسانی را مأمور کنید که بنشینند عاقلانه و با تدبیر و تدبر و با ملاحظهی واقعیتها بررسی کنند، ببینند پیشرفت ما متناسب بوده یا نه. البته شاید در اینطور چیزها خیلی دقیق نشود محاسبه کرد، اما اجمالاً میشود فهمید که ما پیشرفت کردهایم یا نه. یکی از چیزهای دیگری که در مورد جهتگیریها مهم است، همین مسئلهی دههی پیشرفت و عدالت است که ما گفتیم این دهه، دههی پیشرفت و عدالت باشد. خوب، تلقی به قبول شد و دستگاههای گوناگون کشور گفتند بله، این دهه را دههی پیشرفت و عدالت قرار بدهیم. از این دهه هم تقریباً دو سالش سپری شده. البته انسان مصادیق پیشرفت