کشور حدود سی سال طول کشیده، به هم بزنید. ما از سالهای دههی ۴۰ که صنعت خودروسازی وارد کشور شده - در حدود سی سال تقریباً - همینطور درجا زدیم. در مرحلهی تقلید محض و تقلید صرف باقی ماندیم. نمیتوان مسئولین کشور را در دههی ۶۰ مؤاخذه کرد؛ زیرا دههی ۶۰، دههی انقلاب است، دههی دفاع مقدس است؛ به قول مسئول محترم، این سالن، سالن تسلیح رزمندگان است؛ همهی خانههای ملت ایران در واقع به یک نحوی عقبهی میدان جنگ بوده. دههی ۶۰ را نمیشود مؤاخذه کرد؛ اما قبل از دههی ۶۰ را، قبل از دوران انقلاب را، چرا؛ باید محاسبه کرد، باید مؤاخذه کرد. دوران حرکت تقلیدی برای خودروسازی در کشورهائی که خواستند خودروساز بشوند، چهار پنج سال است. چرا باید در اینجا این قدر طول بکشد ؟ این گناه آن کسانی است که به منافع کشور فکر نمیکردند؛ برای عزت کشور دل نمیسوزاندند؛ برای ضایع شدن و دور ریخته شدن سرمایههای مادی کشور اهمیتی قائل نبودند. اما در نظام جمهوری اسلامی از دههی ۷۰ شما شروع کردید؛ خب، پیشرفت هم خوب بوده. امروز این موتور ملی که از ایده و طراحی تا آخرین اجزائش را هنر ایرانی و سرانگشت ایرانی و فکر ایرانی و تلاش ایرانی ساخته، یک نماد عزت برای کشور است؛ این خیلی چیز پرمعنائی است. مسئله فقط این نیست که ما توانستهایم یک موتور خودرو تولید بکنیم؛ مسئله فراتر از اینهاست. امروز دنیا میدان مسابقهی وسائل انواع موتورهاست و موتور خودرو به عنوان یک وسیلهی