بیانات سال 89


یکی از آقایان اشاره کردند که ما در برخورد با علوم انسانىِ کنونی، به جای برخورد سلبی با رویکردهای غربی، برخورد ایجابی بکنیم؛ به معنای اینکه رویکردهای اسلامی را مطرح کنیم. بله، اساس قضیه همین است؛ شکی نیست. در خلأ که نمیشود زندگی کرد. وقتی مسئله مطرح شد، پاسخ میخواهد؛ یا پاسخ اوست، یا پاسخ ماست؛ منتها مهم دو چیز است: یکی اینکه همین پاسخی که ما داریم، باید تدوین شود - این کار را شما باید بکنید، این را اساتید حوزه و دانشگاه باید بکنند؛ کی این کار را بکند ؟ این که دیگر کار دولتی نیست - دوم اینکه جرأت مناقشه‌ی در رویکرد کنونىِ غربىِ ناشی از لیبرال دموکراسی به وجود بیاید؛ این دو چیز لازم است. این هر دو چیز دست شماست؛ دست اساتید متخصص در علوم انسانی است. البته اینکه گفته شود یک مدیریتی لازم است، یک ساختار ویژه‌ای لازم است، اینها قابل تأمل است، قابل توجه است؛ باید رویش مطالعه کرد، حرف درستی هم هست - لااقل کلیاش درست است - لیکن به هر حال کار، کار اساتید علوم انسانی است.

یکی از خانمها در مورد انتخاب دانشجویان و عدم تناسب پایان‌نامه‌ها با نیازهای علمی صحبت کردند؛ که بسیار حرف درستی است، جزو حرفهای ما هم هست. همچنین بر لزوم مسیر دوجانبه میان رهبری و جامعه‌ی زنان تأکید کردند. البته نمیشود جامعه‌ی زنان را مقایسه کرد با دانشگاه یا نیروهای مسلح. خوب، جامعه‌ی زنان یعنی نصف بیشتر جمعیت کشور؛ این را نمیشود مثلاً با یک جامعه‌ی دانشگاهی یا فرض

«10»