و بهروز باشد. ما نمیخواهیم یک چیزی برای سالیان متمادی درست کنیم؛ این مال امروز است. ای بسا تا سه سال دیگر، پنج سال دیگر وضعیت به گونهای بشود که مجبور شویم بخشی از این نقشه را جابهجا کنیم؛ باید بکنیم. نقشه باید زنده و پویا و بهروز باشد؛ یک عدهای باید مراقب این معنا باشند. ثالثاً برنامههای پنج سالهی توسعه در زمینهی آنچه که مربوط به دانش و آموزش عالی است، باید دقیقاً بر طبق نقشهی جامع علمی طراحی و برنامهریزی شود. برنامههای توسعه بایستی از نقشهی جامع علمی در این بخش خاص تبعیت کند. همچنین سازوکار قوی هم برای نظارت وجود داشته باشد؛ که این را هم دوستان گفتند. نکتهی دیگر این است که توسعهی آموزش عالی باید در جهت هدفها باشد. مسئولان آموزش عالی باید از توسعهی غیرهدفمند بشدت پرهیز کنند؛ چون این، هم اتلاف مال است، هم اتلاف و ضایع کردن منابع انسانی است. باید ببینیم چه لازم داریم، باید ببینیم هدف چیست و به کجا میخواهیم برسیم؛ بر اساس آن، فضای آموزشىِ آموزش عالی را توسعه دهیم. بنابراین برحسب نیاز، دنبال اهداف خودمان باشیم. به نظر من این مسئلهی خیلی حساس و مهمی است. نیازهای اصلی کشور در حوزهی علوم و فناوری باید احصاء شوند؛ در زمینهی علوم انسانی هم همین جور؛ بر اساس اینها برنامهریزی شود؛ معلوم شود که چه تعداد دانشجو میخواهیم، چقدر دانشگاه میخواهیم، چه رشتههائی را لازم داریم، در چه سطوحی این رشتهها بایستی تعلیم و تعلم پیدا کند.