دیگری است، مسائل ما را حل نمیکند. دیگرانی طرح مسئله کردند، برای خودشان حل کردند - به درست و غلطش هم کار نداریم - اصلاً از ما بیگانه است. البته در باب علوم انسانی الان مجال نیست من صحبت کنم. در آینده اگر عمری بود و توفیقی، یک جلسهی دانشگاهی دیگری انشاءاللَّه با اساتید محترم یا با دانشجویان خواهم داشت و آنجا راجع به مسائل علوم انسانی مفصل حرف خواهم زد. بنده در باب مسائل علوم انسانی خیلی حرف دارم. مشکلاتی که یکی از آقایان گفتند، کاملاً درست است. این عدم تغییر سرفصلهای علوم انسانی که گفتند و زمانهایش را هم مطرح کردند، من اطلاع دارم؛ کاملاً درست است. واقعاً این عیب است که ما بیست سال، بیست و پنج سال سرفصل فلان دانش را اصلاً تغییر نداده باشیم؛ این نشاندهندهی عدم جرأت ورود در مناقشه است؛ این همین چیزی است که ما از آن بیمناکیم. جرأت ندارند که مناقشه کنند؛ همان را که هست، درس دادند، باز هم درس میدهند؛ ده سال دیگر هم ممکن است همان را درس بدهند؛ در حالی که به تعبیر این برادر محترم، هر پنج سال در علوم انسانی گاهی تغییرات عمدهای به وجود میآید؛ لااقل در بعضی از علوم انسانی حتماً اینجور است. من خیلی متشکرم از این برادرمان و برادران و خواهران دیگر و اساتید محترم که روی مسئلهی علوم انسانی فکر کردند. حرفها ناشی از مطالعه و تفکر و تأمل بود؛ خیلی باارزش بود.