بیانات سال 89


تلویزیون نبود، اینترنت نبود، این همه کتاب و مجله و افکار جدید نبود، این همه فلسفه‌های جدید داخل ذهنهای مردم نبود، شبکه‌ی فیلمهای خانگی نبود، ماهواره نبود، مغریات و مذلاتی که جوان و پیر را تحت تأثیر قرار میدهد - افکار و شبهات گوناگون - نبود. آن روز وقتی عالم وارد یک شهری میشد - مثل میرزای قمی یا مثل حاجی کلباسی - از همه‌ی مردم آن شهر فاضل‌تر بود. فضلای هر شهری کسانی بودند که چند جمله ادبیات یا عقلیات یا شبیه این چیزها را خوانده بودند؛ اینها از همه‌ی آنها بهتر بودند، بالاتر بودند؛ در مقام برخورد و زورآزمائی علمی، کسی از عهده‌ی آنها برنمی‌آمد؛ اما امروز اینجوری نیست. امروز ما فقه و اصول که میخوانیم، اگر توی یک شهری برویم، اینجور نیست که از همه زورمان بیشتر باشد؛ در رشته های مختلف، در کارهای مختلف، در حرفهای مختلف، در افکار مختلف کسانی هستند که مسلطند، فنانند، متبحرند؛ کسانی بخواهند عرصه را از آنها بگیرند، باید به قدر آنها زور داشته باشند. امروز فقه و اصول کافی نیست برای اینکه انسان بتواند تبلیغ دین را بکند. بنابراین حوزه‌ها وظیفه‌شان خیلی سنگین است. این تنوع در علوم حوزوی یک نیاز قطعی و مبرم است و بایستی در برنامه‌ریزی به آن توجه شود.

البته اشاره کردند، من هم قبول دارم که کمیت در حوزه مهم است. کمیت حوزه‌های ما اندک است. اگر بخواهیم کمیت را افزایش دهیم، راه‌هائی لازم دارد؛ فقط با فراخوان عمومی نمیشود افراد را آورد، امروز

«32»