بیانات سال 89


نشان دهند. از یک طرف دستگاه طاغوت بود، از یک طرف عوامل گروهکهای ملحد و ضد دین بودند.

من در اوائل انقلاب آمدم رشت، مرحوم شهید عضدی من را در اطراف میدان بزرگ شهر رشت گرداند. گروهکهای گوناگون، با تابلوهای خود، با شعارهای خود، همه‌ی فضا را پر کرده بودند؛ دانشگاه را هم در قبضه‌ی خودشان درآورده بودند و خیال میکردند که گیلان متعلق به آنهاست. مردم مؤمن گیلان، همین جوانهای مؤمن و انقلابی، بدون کمک هیچ دستگاه و ارگانی وارد صحنه شدند و پرچم اسلام را، پرچم توحید را، پرچم انقلاب را در آنجا برافراشتند و همه‌ی اینها را از صحنه بیرون کردند. این، ایمان مردم است.

درست است که نماد شجاعت و مجاهدت مردم گیلان، بحق شهید بزرگوار، میرزا کوچک جنگلی است که برای اسلام، برای قرآن، برای اقامه‌ی دین و در مقابله‌ی با بیگانگان و متجاوزان، در دوران غربت قیام کرد و یاد او هرگز نباید فراموش شود؛ اما در دوران انقلاب اسلامی، آن کسانی که توانستند نمادهای گوناگونی در عرصه‌های مختلف از گیلان عرضه کنند و نشان بدهند، یکی دو تا نیستند. این لشکر قدس گیلان، این بسیجیان گیلان، این جوانان مؤمن، این دانشوران و اندیشه‌وران گیلان، دانشگاهیان گیلان، علمای بزرگوار، در دورانهای مختلف نقش برجسته‌ای را از خودشان نشان دادند، که نمودارهای گوناگونی دارد؛ که

«2»