میخورَد، کینه به دل میگیرد و مقابله میکند. حالا ما که میخواهیم خودمان را ارزیابی کنیم، باید محاسبه کنیم. وقتی دشمن در مقابل ما بشدت دندان نشان میدهد، ما باید احساس کنیم که پس توانائیهای ما بالاست؛ میتوانیم به این دشمن ضربه بزنیم. همین حرکتی که مردم عزیز قم در سفر چند روزهی این بندهی حقیر انجام دادند، حوزهی علمیه انجام دادند، علما انجام دادند، جوانها انجام دادند، سیلی بر دشمن بود؛ دردشان آمد. آنها نشان دادند که در مقابل این قدرتنمائی، این بصیرت، این حضور همهجانبهی مردم آسیبپذیرند؛ این برای ما ملت ایران درس است. هر جائی که ما توانستیم درست بفهمیم، درست تشخیص بدهیم - یعنی همان بصیرت - و به دنبال آن احساس تکلیف کردیم، احساس تعهد و مسئولیت کردیم و وارد میدان شدیم، غلبه با ما بوده است؛ « ﴿فاذا دخلتموه فانّکم غالبون ﴾ ».[1] وقتی با ایمان و با بصیرت وارد میدان مواجهه شدید، غلبه با شماست، شما برنده هستید؛ چرا ؟ چون طرف مقابل شما ایمان ندارد، دین ندارد، انگیزهی عمیق معنوی ندارد. آن کسانی که عوامل میدانی او هستند، مزدورند، فریب خوردهاند؛ خود نقشهدارها و