آنها قابل شمارشند؛ تعداد معدودی هستند. دانشمندان ما پیش رفتند؛ غالباً هم جوان. قبل از انقلاب، کشور ایران در مسائل جهان، حتّی در مسائل منطقه، هیچ تأثیری نداشت؛ یک کشور تحقیر شدهای بود؛ هیچگونه تأثیری در مسائل نمیتوانست بگذارد. بعد از انقلاب، عزت و عظمت این ملت در چشم ملتهای جهان، تأثیرش در قضایای منطقه، دشمنان را مبهوت کرده؛ دشمنان به اقرار و اعتراف وادار شدند. امروز شما نگاه کنید؛ توی این سایتهائی که خبرهای خارجی را میآورند، دائم از نفوذ ایران، از تسلط ایران، از حضور ایران در قضایای منطقه ذکر میشود؛ حتّی با انگیزههای مغرضانه، اما اعتراف میکنند. قبل از انقلاب، در زمینههای فرهنگی، ما مقلد محض بودیم؛ اما بعد از انقلاب، تهاجم فرهنگی به عنوان یک خطر شناخته شد. از این قبیل سرفصلها زیاد است. اینها چیزهای اساسی است. وقتی در یک کشور این پایهها گذاشته شد، آنگاه این ملت میتواند امیدوار باشد که بر روی این پایهها بنای یک تمدن جدید و عظیم را میتواند پایهگذاری کند. خب، هر کدام از این خصوصیات به نحوی جلب نظر ملتها را میکند. ملتهای دیگر نگاه میکنند، میبینند، مجذوب میشوند، تحسین میکنند؛ که البته از همه مهمتر، همان مسئلهی استقلال سیاسی و ایستادگی در مقابل زورگوئی دشمنان است.