علمی یا آنچه که در مورد دانشگاهها اتفاق افتاده. بخش تعلیم، یک بخشی از این کار بزرگ است، منتها همهی این کارِ بزرگ نیست. بخش تربیت هست، بخش مربوط به خانواده هست، بخش زن و مرد هست، مسائل گوناگون اخلاقی هست، ارتباطات اجتماعی هست، همکاری و تکافل اجتماعی هست؛ حسن ظن افراد به یکدیگر، در مقابل سوءظن افراد نسبت به یکدیگر هست؛ بددلی و بدخواهی نسبت به یکدیگر، در مقابل خیرخواهی و خیرطلبی برای یکدیگر هست؛ اینها مسائلی است که در زندگی اجتماعی ما وجود دارد. یا همین مسئلهی تنبلی اجتماعی که ایشان گفتند، که من یک وقتی هم قبلاً روی این خیلی تکیه کردم. احساس تلاش، احساس مسئولیت در کل جامعه و عناصر جامعه، اینها چیزهائی است که اگر کمبودهائی در آن وجود دارد، مربوط به اختلال فرهنگی است؛ اینها باید برطرف شود. کی باید برطرف کند ؟ دستگاههای میدانی. کی باید سیاستگذاری کند، پشتیبانی کند، هدایت کند ؟ شما. یعنی اینجا یک چنین قرارگاه عظیمی است. نکتهی بعد، تضمین مصوبات اینجاست. شورای عالی انقلاب فرهنگی جزو نهادهای قطعی نظام است. خب، قبل از این شورا، ستاد انقلاب فرهنگی بود، که امام یک عدهای از دوستان را برای مسئلهی دانشگاهها معین کرده بودند. بنده رئیس جمهور بودم، مسئول بودم، حضور داشتم، میآمدیم، میرفتیم؛ به این نتیجه رسیدیم که این کافی نیست؛ ما بایستی اینجا را، هم دائرهاش را وسیعتر کنیم، هم مسئولیتش را بیشتر تبیین کنیم، و هم ضمانت بدهیم. آن وقت رؤسای سه قوه و بعضی دوستان دیگر را وارد کردیم