اهلبیت که با یک عشق و شوری راجع به اهلبیت صحبت میکنید، شعر میگوئید، راجع به معارف الهی، راجع به توحید، اینجور عاشقانه و زیبا سخنوری و سخنسرائی میکنید، توجه داشته باشید که محیطها شما را به سمت و سوهای دیگر نکشاند. یعنی خودتان مراقب خودتان باشید. در این راه به خودتان ثبات قدم بدهید و روزبهروز آن را تقویت کنید؛ چون محیطهای شعری و هنری و ادبی روی انسان اثر میگذارد. من همیشه یک مثالی در ذهنم هست. شاعر مورد نظرم که حالا اسم خواهم آورد، شاعر بزرگی است؛ محمد جان قدسىِ مشهدی. ایشان جزو شعرای برجستهی سبک هندی است در دورهی صفویه - قرن یازدهم - اشعارش جزو قویترین شعرهاست. من اعتقادم این است که بعد از صائب در آن سبک، واقعاً مثل محمد جان شاید یکی دو تا بیشتر نباشند. او در مشهد که بوده، یکی از خادمان آستان قدس و مداح حضرت رضا بوده و شعرهایش شعرهای دینی است و دیوانش هم پر از این اشعار است. دیوان حاج محمد جان را نگاه کنید؛ از این قصائد زیاد دارد. او بعد به هند سفر میکند. همنشینی با امرای هند و سلاطین هند و آن دستگاههای بیبندوباری که آن روز بودند، این آقا را کأنه از این رو به آن رو میکند. انسان میتواند این را در غزلهای او ببیند. من خیلی اوقات به این فکر هستم. این شعر مال محمد جان قدسی است: پارسا در مجلس رندان نشستن خوب نیست هر که امشب می نمینوشد به ما منسوب نیست