بیانات سال 90


پوشاند؛ اسم هر لباسی را ما میگذاریم یک مضمون. معنای مضمون‌دار این است. پس یکی مسئله‌ی مضمون‌یابی است.

دیگری، ترکیب‌سازیهای نو است. خب، الان در دوره‌ی انقلاب، زبان رائج متداول حرف زدن وارد شعر شده - چیزی که در قبل از انقلاب معمول نبود - البته به شکلهای مختلف؛ بعضی قوی هستند و از این زبان به شکل خیلی زیبائی استفاده میکنند، بعضی هم یک خرده سطحش پائین‌تر است. هیچ اشکالی ندارد که ما از همین زبان محاوره‌ی معمولی و رائجِ خودمان برای بیان آن معانی و معارف استفاده کنیم؛ منتها با ترکیبهای نو، شکلهای نو، واژه‌گزینیهای نو.

مسئله‌ی دیگر، مسئله‌ی درست‌گوئی است. دوستان باید به این نکته توجه کنند که شعر بایستی از لحاظ موازین زبان، درست باشد؛ فعلها درست به کار برود، در جای خود به کار برود؛ ارتباط بخشهای جمله، ارتباط منطقی و قانونی باشد.

نکته‌ی دیگری که به نظر من برای مجموعه‌ی دوستانی که شعر مذهبی میگویند، مهم است، مسئله‌ی تأثیر محیط است. البته منظور من محیط عمومی جامعه نیست. بدیهی است که محیط جامعه روی انسان اثر دارد. وضع اقتصادی، وضع سیاسی، وضع اجتماعی، روی هر انسانی یک اثری میگذارد، روی شاعر هم اثر میگذارد، طبعاً روی شعرش هم اثر میگذارد؛ این را نمیخواهم بگویم. محیطهای خاص، حلقه‌های فرهنگىِ خاص روی ذهنها اثر میگذارد. من میخواهم بگویم شما جوان مؤمنِ مقید و محب

«7»