پیدا کنند. وقتی دیدند که قوهی قضائیه به قول خود در اجرای عدالت عمل میکند، اطمینان پیدا میکنند. حتّی آن کسی هم که علیه او حکم داده شده است، وقتی بین خودش و قلبش و خدایش خلوت میکند، تصدیق میکند که نه، حق با آن است. ممکن است در زبان و در ظاهر زیر بار نرود، اما قلباً قبول خواهد کرد. بنابراین یک حالت اعتمادی به قوهی قضائیه به وجود میآید. این اعتماد لازم است. عدالت مهم است. اگر بخواهیم عدالت در قوهی قضائیه جریان دائمی و عمومی و فراگیر پیدا کند، بایستی تقوا و نگاه بیطرفانه در حوادث کوچک و بزرگی که به قوهی قضائیه ارجاع میشود، حاکم شود؛ این را باید همه رعایت کنند، از بالا تا پائین. این یک نکتهی بسیار مهمی است. این، اعتماد ایجاد خواهد کرد. یک چیزی که ضد حالت اعتماد مردم است، این است که افرادی علیه قوه - چه این قوه، چه قوهی مجریه یا قوهی مقننه - بنا کنند تشکیک کردن. عادت بدی پیدا شده است - البته این جدید هم نیست، اینها همیشه بوده است؛ اما خب، حالاها چون وسائل ارتباط جمعی متکثر است، همهگیر است، فراگیر است، بیشتر خود را نشان میدهد - این عادت بد، تشکیک کردن در گزارشهاست. قوهی قضائیه گزارش میدهد، یک نفر میآید میگوید که از کجا معلوم اینها راست است. یک شبههای به وجود میآورد. قوهی مجریه گزارش میدهد، یکی پیدا میشود و میگوید آقا از کجا معلوم این آمارها درست باشد. تشکیک ایجاد میکند. عین همین قضیه در مورد قوهی مقننه هم هست. نمیشود زحمات یک مجموعهی انسانىِ فعال را با یک ان قلت