کرد، مجازات شد، تمام شد دیگر. باید حتماً آبروریزی بشود ؟ این از نکات بسیار مهمی است. البته مخاطب این حرف فقط قوهی قضائیه نیست؛ مسئولان قوه، خارج قوه، رسانهها مخاطبند. نه از آن طرف بایستی عملکرد قوهی قضائیه را زیر سؤال برد؛ هر اقدامی که قوهی قضائیه میکند، بگویند نخیر، یک کاسهای زیر نیمکاسه هست، یک غرضی هست - نخیر، کسی نباید اینجور عمل کند، اینجور حرف بزند - نه از این طرف، افراد به صرف اینکه متهم به یک معنائی شدند، این اتهام آشکار شود، واضح شود، در افکار عمومی مطرح شود. افکار عمومی از این مسئله چه لذتی میبرد ؟ برای افکار عمومی چه فایدهای دارد که بداند زیدی، عمروی، بکری متهم به فلان عمل خلافی است ؟ باید به اینها توجه کرد. عرض کردم؛ آنچه که تضمینکنندهی همهی این مطالب است، تقواست. تقوا این است که ما مراقب حرفمان، مراقب کارمان، مراقب جهتگیریمان، مراقب رفتارمان باشیم. کوچکترین اعمال ما ثبت میشود؛ « ﴿فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره. و من یعمل مثقال ذرّة شرّا یره ﴾ ».( 3 ) اعمال ما، گفتار ما، الفاظ ما همه ثبت میشود؛ بعد ما را به سؤال و جواب میکشند. دادگاه عدلی وجود دارد که در آن دادگاه عدل باید انسان جواب بدهد. زیر جواب میمانیم. تقوا یعنی همین را رعایت کنیم، همین را مواظبت کنیم. بحمدالله قوهی قضائیه از اول انقلاب تا امروز در هر دورهای یک قدم جلوتر گذاشته است؛ در هر دورهای پیشرفتهای باارزشی داشته است. امروز هم