این، دور از دسترسشان بود - لااقل نظام را عقب نگه دارند، کشور را عقب نگه دارند. نظام بر همهی این تهدیدها غلبه پیدا کرده است؛ یک نمونهاش جنگ تحمیلی بود، یک نمونهاش حرکات آمریکائیها بود، یک نمونهاش تحریمهای گوناگون بود. بعضی از اینها مستقیماً از طرف بیگانگان بود؛ مثل تحریمها. تحریمها سالهای متمادی وجود داشته است، اما سالهای اخیر شدت پیدا کرده؛ خودشان گفتند تحریم فلجکننده. چه به کمک سازمان ملل - که در اختیار خودشان بود - و چه مستقلاً، این تحریمها را تحمیل کردند. اینها مربوط به بیگانگان بود، که مستقیماً آنها دخالت داشتند. تهدیدهائی هم بود که زمینههای داخلی داشت؛ اگرچه دشمن هم میتوانست از آنها استفاده کند؛ مثل مسئلهی قومیتها در کشور. نظام بر همهی اینها غلبه کرد. امروز قومیتهای گوناگون کشور ما، همه برادروار در کنار هم دارند زندگی میکنند؛ احساس اتصال به نظام و دلبستگی به نظام در همهی آنها محسوس و مشهود است. به نظر من این یکی از مهمترین نقطه قوتهاست. ما در محاسبهی نقاط قوت نظام باید این را در نظر بگیریم. نظامی تنها، بدون پشتیبان بینالمللی، با دشمنىِ قدرتمندترین قدرتمندان مادی جهانی، در طول سی و دو سال با تهدیدهای متوالی و پیدرپی مواجه بوده، اما بر همهی این تهدیدها فائق آمده؛ این خیلی نقطهی مهمی است. به نظر من نقطهی قوت درجهی اول نظام این است. دوم: اعتماد میان مردم و نظام. کمتر کشوری در دنیا وجود دارد که اعتمادی را که مردم ایران نسبت به نظام جمهوری اسلامی دارند، نسبت به نظام حکومتی خود داشته باشند. دلیل این اعتماد هم همین پدیدههای